آیا اسلام دین عرب جاهلیت است؟
موضوعات: دین،اسلام،قیامت،آخرالزمان،بهشت،جهنم،گناه،عذاب،حجاب،,
برچسب ها: اسلام شناس , عرب , کفر ,
[ بازدید : 96 ] [ امتیاز : 3 ] [ امتیاز شما : ]
جلوه بر منبر و آن کار دگر
آدمی ھمواره ظاھرش باید زیباتر از باطنش باشد ھمانطور که رسول اکرم (ص) می فرماید که
بھرحال تظاھر به دین بھتر است از تظاھر به کفر . این لزوماً ریاکاری نیست زیرا ریا به قصد مردم
فریبی است. این خویشتن داری است. آدمی اگر در ملاء عام باد معده را رھا کند و دفع مزاج کند دال
بر صدق نیست بلکه دال بر توحش و بی حرمتی به دیگران است ھر چند که در مکتب لیبرالیزم این
وضع را صداقت می نامند تا تقدیس وقاحت باشد. ھمواره باطن و خفای آدمی زشت تر از ظواھر
اوست و باید باشد. فریبکاری بر منبر به قصد اغفال مردم البته امری دگر است و عاقلان این تفاوت را
در می یابند. بھرحال ریاکاری رسوا می شود پس جای نگرانی نیست.
ھر اصلاحی از ظاھر آغاز می شود زیرا دست آدمی به دلش نمیرسد. تحوّل باطنی اجر جھاد در
اعمال بیرونی است اگر به قصد اصلاح باشد و نه فریب دیگران .
تظاھر به نیکی چندین معنا دارد : یکی اینکه انسان ، نیکی را دوست میدارد و از بدی ھم بدش می
آید . دوّم اینکه انسان به دیگران احترام می گذارد . سوّم اینکه انسان تلاش می کند تا بھتر باشد و
این دلیل رشد است .
علی (ع) می فرماید: « ببین که چه میگوید مبین که چه کسی میگوید » اینکه چون فلانی که بر
منبر آن سخنان نیکو را می گوید دزد است پس نتیجه می گیریم که آن سخن دروغ است ولی دزدی
راست است دال بر این امر است که آدمی ھمواره در جستجوی توجیه تبھکاری خویشتن است .
ناحق بودن چنین برداشتی واضح است زیرا اگر فلانی کذاب و ناحق است پس ھمه کردارش دروغ
است ھم سخنش و ھم عملش. چرا باید از دیگران فقط نادرستی ھا را بگیریم ، چرا درستی ھا را
نگیریم ؟ ھنر در اینست که آدمی از آدمھائی نادرست درس درستی بگیرد. اگر فلان کس که حکومتی
ھم ھست آدم دزدی است ما باید با دزدی نکردن خود او را رسوا کنیم نه اینکه با دزدی کردن او را
تأئید نمائیم . اگر حکومت بد است ما با بدی خود آنرا بدتر و محکمتر می سازیم. سخن نیکو حداقل
نیکوکاری بشر است اگر ھمان ھم برافتد نیکی از یاد می رود. در جامعه ای که امر به معروف و نھی
از منکر برافتد آن جامعه بر می افتد و تبھکاری عرف می شود و آنگاه جز یک عذاب عظیم آسمانی
مشکل گشا نخواھد بود ھمچون سرنوشت قوم لوط و عاد و ثمود.
موجودیت ھر خانه وجامعه ای حداقلش منوط بر تظاھر به نیکوکاری است. در جائی که این حداقل
ھم برافتد آن خاندان بر می افتد.
از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد اول ص 149
لطفاً به من نزدیک نشوید !
بسیاری از آدمھا گوئی بر پیشانی خود نوشته اند : لطفاً بمن نزدیک نشوید !
تعداد این آدمھا در عصر جدید مستمراً بیشتر می شود و این دال بر انزوا و محبوبیّت آدمھا در تن
خودشان می باشد که مطلقاً میل به دوستی و ھمدلی و معاشرت صمیمی با کسی ندارند و تمام
وحشت آنھا اینست که مبادا کسی آنھا را بشناسد . این آدمھا بدون تردید ضد ازدواج ھستند و اگر
ھم ازدواج کنند بسرعت به بن بست کشیده شده و به ا نواع طلاق مبتلا می شوند زیرا ازدواج یک
ھمزیستی توام با ھمسر نوشتی است که مستلزم ھمدلی و درد دل نمودن و مبادله افکار و امیال و
احساسات است . تنھا راه نجات اینان از خفقان نفس خودشان یافتن دوستی صدیق و درد دل
کردن است .
بمیزانی که منیّت غولتر می شود و بخل و خودپرستی رشد می کند صداقت و صمیمیت از بین می
رود زیرا آدمی ھیچ چیز زیبائی برای مبادله ندارد .این نوع آدمھا در رابطه با کسانیکه صادقتر و پاکتر
و متواضع ترند و اھل دین و معرفت و تقوی ومحبت می باشند دچار تشنج بیشتری می شوند زیرا
حقارت و شقاوت نفس خود را بیشتر می یابند و احساس بدبختی و نابودی میکنند . این آدمھای در
بسته فقط در روابط با افراد لا ابالی و اراذل و اوباش و تبھکاران حرفه ای احساس راحتی میکنند
زیرا فقط با آنان می توانند بی ریا باشند و برون افکنی نفس نمایند و احساس حقارت نکنند و لذا
بسرعت تباه می شوند . آنھا جز درد دل کردن نجاتی ندارند آنچه که انسانھای مدرن را مبدّل به تابلوی
« بمن نزدیک نشوید » نموده است خباثت و پلیدی و ناپاکی نفس استکه حاصل زندگی لیبرالی و به
اصطلاح آزادیخواھانه و بی تقوا می باشد . اینان حتیّ تاب تحمّل خودشان را ھم ندارند .
از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد اول ص 144
فلسفه پاكيزگي و زيبائي
ھر چه تكنولوژي پر زرق و برقتر مي شود انسانھاي مدرن ھم بي سليقه تر و بي نظافتر و لا اباليتر
مي شوند گوئي تكنولوژي آدمي را از ھر اراده اي تھي ميكند و انسانھا را ھم مبدّل به ابزارھا فني
مي سازد كه از ھر احساس و مسئوليت و وجداني بيگانه مي كند و حتّي مدلھاي لباس و آرايش و
دكوراسيون زندگيشان را ھم به آنھا تحميل مي نمايد و آنھا فقط بازيچه ھائي براي تقديس قدرت
تكنولوژي ھستند . ھمه آدمھا ظاھراً برق مي زنند و باطناً گنديده اند . به لحاظ نظافت و نزاكت و ادب
و حتّي زيبائي صوري ھم بشر مدرن از ھر دوراني وحشي تر و كثيف تر شده است و لذا اينھمه
امراض ميكروبي و آلودگي ھا رشد يافته اند . بشر مدرن حتّي آداب استحمام و شستشو و نظافت
شخصي را ھم از ياد برده است و مبدّل به جانور نجس و حامل دھھا مرض گشته است . ھمه داراي
امراض جلدي و عفوني و خوني و ويروسي متنوعي ھستند . انسانھاي مدرن ھر يك تبديل به زباله
دان كالاھاي صنعتي شده اند و در درون خود در حال گنديدن ميباشند و لذا شبانه روز بايستي انواع
عطر و ادكلن مصرف نمايند تا براي يكديگر قابل تحمل شوند و خانه ھايشان را ھم با انواع سموم ضد
عفوني كنند تا نپوسند . و اين در حالي است كه شبانه روز رسانه ھا و مدارس مشغول آموزش
عمومي دربارۀ بھداشت و سلامت ھستند و ھر فردي به مثابه يك پزشك عمومي ميباشد و اتفاقاً
آلوده ترين و رنجورترين و بي نظافت ترين جماعت خود جامعه بھداشت و درمان است كه محل توليد
جديدترين ويروسھا و ميكروبھا مي باشد مثل ويروس ايدز كه از مراكز پژوھشي آمريكا اختراع شد و
سپس به مردم آفريقا نسبت داده شد .
نظافت و بھداشت امري برخاسته از طھارت و تزكيه نفس است . نفسي كه ناپاك و پليد است نمي
تواند به ھيچ روشي داراي حياتي پاكيزه و منظّم و زيبا باشد.« باطن خود را پاك كنيد تا خداوند دنياي
شما را زيبا كند».علي (ع) . بھداشت و نظافت و لذا سلامت تن امري مربوط به دانائي عاريه اي و
فنون علمي نيست بلكه يك نتيجه و معلول است . ھمانطور كه زيبائي ھم نوعي فن نيست بلكه
محصول طھارت و شرافت و ايمان است . صورت آدمي تجلّي سيرت اوست و اين صورت را نميتوان
بواسطه آرايش و لباس و جراحي پلاستيك زيبا ساخت فقط مي توان بزك كرد و عروسكي و
شھوتناك نمود . جمال آدمي ھمان جمالِ كمال اوست. چه بسا صورتھاي بظاھر زيبا كه نفرت انگيزند
و بدنھاي بظاھر برازنده و خوش قيافه كه حامل دھھا مرض و فساد و جنون ھستند . چه بسا كلمات
زيبا كه جز توليد بخل و عداوت و كينه نمي كنند . بدن انسان بي ايمان متعفن و بدبو است . زيبائي و
سلامت و جذابيت از آن مؤمنان است كه مشغول طھارت و تزكيه نفس خود ھستند و لذا خداوند آنان
را امر به رعايت حجاب و عفِّت مي كند زيرا قدرت جاذبه و نفوذ جادوئي دارند و بايستي خود را مصون
دارند تا شياطين و نگاھھاي ھرزه در وجودشان رسوخ نكنند و اين امر شامل زن و مرد مي باشد و
امري منوط به جنس خاصّي نيست . براستي كه نظافت از نشانه ھاي ايمان است . زيبائي و جذابيّت
جمال انسان فقط بواسطه ايمان و عفّت و تزكيه نفس حفظ مي شود و بلكه ارتقاء مي يابد و با مرور
زمان و كھولت ھم كاھش نمي يابد و بلكه به جاذبه اي معنوي تر و مقدس مي رسد.
آنكه مشغول پاكسازي و نظافت و زيبائي دل و انديشه خود باشد طبعاً نمي تواند ناپاكيھاي ھيكل و
محيط زيست و روابط اجتماعي را تحمل كند و خود بخود سلامت و پاكيزگي بيروني را ھم حفظ مي
كند . دل ناپاك و انديشه بخيل و ظالم مولّد تني رنجور و خانه اي كثيف و روابطي فاسقانه است .
از كتاب " دايره المعارف عرفاني " استاد علي اكبر خانجاني جلد اول ص 174
-----------------------
دردهائی که درمان هستند
بسیارند امراض و دردھا و گرفتاریھائی که وجودشان موجب تسکین یا علاج بسیاری از امراض روانی
ما ھستند و ما درک نمی کنیم . این حقیقت را بنده به تجربه درمانی خود ھمواره شاھد بوده ام و دیده
ام که با درمان یک درد یا مشکل لاعلاج ، فرد دچار یک بحران روانی یا عاطفی بزرگ شده و شیرازه
زندگیش از ھم پاشیده است و آنگاه آرزو می کرده که ای کاش آن بیماری یا گرفتاری ھرگز رفع نشده
بود . با یک مثال ساده پزشکی می توان این حقیقت را درک نمود . مثلاً تب را یک بیماری میدانند در
حالیکه یک درمان طبیعی و خود بخودی بدن انسان جھت پیشگیری یا علاج امراض واقعاً خطرناک
است . و اینست که در پزشکی مدرن داروھای تب بر زمینۀ پیدایش بیماری از امراضی مثل صرع یا
عفونتھای مزمن ھستند که به امراض لاعلاجی ختم می شوند .
اکثر علائمی که در بدن انسان بعنوان بیماری تشخیص داده شده و درمان می شوند در حقیقت
واکنش طبیعی تن و روان انسان در مقابل بسیاری از امراض مھلک جسمی و روانی ھستند و بخشی
از فعالیتھای سیستم ایمنی بدن محسوب می شوند که بواسطه انواع داروھا سرکوب شده و زمینۀ
پیدایش امراض مدرن شده اند . بسیاری از امراض مدرن و لاعلاج فقط محصول مبارزه مصنوعی با این
علائم طبیعی ھستند مثل ایدز ، سرطانھا ، صرع ، وسواسھا ، آلرژیھا ، آسم ھا ، سکته ھا و
آنفولانزاھای جدید و مرگبار و عقیم شدگی .
آنتی بیوتیک ھا ، واکسن ھا ، تب برھا ، مسکن ھا ، آرام بخشھا و امثالھم از جمله علل بسیاری از
امراض مدرن ھستند .
از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد اول ص 174