با بیماران
با بیماران
موضوعات: درمان بیماری ها- ترک اعتیاد,
برچسب ها: تمارض به بیماری , جلب محبت , نفرت , رجوع به پزشک ,
[ بازدید : 136 ] [ امتیاز : 3 ] [ امتیاز شما : ]
با بیماران
راز مگوی عشق
43- انسان فقط کسی را می تواند قلباً دوست بدارد که وی را
به سوی بی نیازی هدایت کند و نه اینکه نیازهایش را برآورده
سازد زیرا هر نیازی در انسان هر چه بیشتر برآورده شود
حریص تر می شود و فرد را هم دریوزه تر می سازد.
این است که معشوق هائی که بیشتر تسلیم هستند و
نیازها را بیشتر پاسخ می گویند بیشتر منفور واقع می شوند.
این یک قانون ذاتی در بشر است. این معشوق چه حکومت باشد
چه ارباب و رهبر و چه جنس مخالف و یا والدین و فرزندان و چه
خود خدا باشد. به همین دلیل انسان هایی که بیشتر مورد رحمت
خدا قرار دارند و از عیش بیشتری برخوردارند کافرترند مثل فرزندان
عزیزدردانه و یا همسران مطیع.
از کتاب " عشق شناسی " استاد علی اکبر خانجانی (راز مگوی عشق)
زنان بچه باز
بچه بازی در مردان یک عارضه است ولی در زنان یک غریزه است که اگر به قوه عقل و ایمان بر آن
فائق نیایند تمام دنیای خود را که شوھر و بچه ھا ھستند از دست می دھند زیرا ھر دو را از خود
منزجر می سازند و آنگاه به انتقام از ھر دو پرداخته و در این انتقام دین خود را ھم تباه می کنند .
بچه بازی مادران صد البته چنان سیمایی مقدس به خود میگیرد که بر حسب ظاھر جای ھیچ عیبی
نیست و بلکه مستحق تمجید می نماید . ولی خود بھتر میدانند که در این بازی مشغول چه فتنه و
مکر و سودایی ھستند . برای مادران کفری عمیقتر از این بازی ھولناک وجود ندارد که بھشت زیر
پایشان را مبدل به دوزخ ساخته و آنھا را می سوزاند و شوھر و بچه ھا را فراری میدھد .
زن پس از ناکامی در شوھر خواری به بچه خواری می پردازد که تا ابد در گلویش گیرکرده و به
خفقانش می اندازد . این بچه خواری در حین بازی در زن سیمایی عاشقانه و ایثار گرانه دارد ولی فقط خدا
میداند که در این سودای شیطانی چه شقاوت و جنونی حاکم است که بچه ھا را نھایتاً در سن بلوغ
به غایت نفرت و گریز از آنھا می رساند و از آنجاست که تا به آخر عمر مشغو ل آق و داغ کردن
فرزندان خواھند شد و به افسرده گی ابدی خوھند پیوست که عذاب آن شقاوت ملوس است . و آنگاه
به یاد شوھر می افتند و به او روی می کنند که دیگر نیست و آنگاه داغ یک حسرت ابدی بر دل
انجمادی که شاید تا قیامت ذوب گردد .
از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد اول ص 19