شما در حال مشاهده نسخه موبایل وبلاگ

بی همتا

هستید، برای مشاهده نسخه اصلی [اینجا] کلیک کنید.

راز مگوی عشق

راز مگوی عشق:

3- انسان به میزان ترس از رسوائی به فضائلی چون مهربانی و گذشت و تواضع

روی می آورد و به زودی باورش هم می شود که براستی انسانی صاحب فضل و

رحمت و محبت و عفو و کرامت است. یعنی بزدلی و التماسش به ناگاه دعوی

برتری می کند و توقع دارد که مورد حرمت و ستایش قرار گیرد ولی ناکام می شود و

در این جنون به عداوت می رسد و از آنهائی که مورد رحمت خود قرار داده انتقام

می ستاند یعنی از کسانی که او را مورد رحمت قرار داده بودند تا رسوا نشود

انتقام می گیرد. این کل جریان اخلاق گرائی عامه بشر است.


7- انسان به چیزی تظاهر می کند که نیست: اخلاقی بودن، مردم دوست بودن،

مهربان بودن، و ... و نهایتاً "بودن". همه این ها تلاش برای بودنمائی است.


20 - دعوی کنندگان عشق غیرقابل اعتمادترین انسان ها هستند زیرا

بی وجودترین و کافرترین ترین انسان ها هستند. اینان همواره می خواهند

مسئولیت اعمال خود را به گردن دیگران بیندازند به گردن معشوق ها.

به حساب دیگران دست به هر کاری می زنند. آیا پلیدی جز این هست؟

آیا خیانتی بدتر از این ممکن است؟ آن هم با افتخار و طلبکاری و منت بر

معشوق بیچاره. با احساس و ادعای ایثار دست به هر خیانتی زدن، این است عشق!


از کتاب " عشق شناسی - راز مگوی عشق " استاد علی اکبر خانجانی

در جستجوی خوشبختی

در جستجوی خوشبختی

ھیچ جستجوئی احمقانه تر از جستجوی خوشبختی نیست زیرا خوشبختی در وجود ماست ھمانطور که

بدبختی.

لذا جستجوی خوشبختی و برنامه ریزی برای دست یافتن به آن به مثابه دنبال نخود سیاه رفتن است .

برای رسیدن به خوشبختی کافیست که از جستجوی آن دست بکشیم و برایش برنامه ریزی نکنیم بلکه

باز ایستیم زیرا خوشبختی که ھمان احساس رضایت قلبی است ھرگز امری مربوط به شرایط و امکانات

نیست و گرنه بشر مدرن اکثراً می بایستی خوشبخت شده باشند زیرا بخش عمده ای از آرزوھای

انسانھای دوران گذشته درعصر ما تحقق یافته است درحالیکه انسان مدرن بدبخت ترین انسانھاست .

گرایش جھانی به خود – تخدیری و خودکشی و اوج گیری توحش و جنون و جنایت دال بر این بدبختی

فزاینده است .

ایده و آرمان و برنامه برای خوشبختی تنھا قلمرو پیدایش بدبختی است . آنچه که خوشبختی نامیده می

شود نام مستعار بدبختی است که شیطان در ذھن ما القاء کرده است و ما را به آن وعده می دھد .

بدبختی محصول ایده و آرمانی است که خوشبختی نامیده می شود . بدبختی معلول آرمانشھرھای

ذھنی ماست که ما را از کانون خوشبختی حقیقی که دل ماست و اکنونیّت ماست غافل کرده است .

خوشبختی فردا، ایده شیطان است .


از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد پنجم ص 10

کتاب ها به ترتیب موضوع

دائرةالمعارف عرفاني

۱ – کتاب دایره المعارف ۱ (فلسفه آدم وحوّا،تعلیم وتربیت،ارتباطات،بهداشت ودرمان)

۲ – کتاب دایره المعارف ۲ (فلسفه قیامت وآخرالزمان،دین،شریعت،تشیع،قرآنی)

۳ – کتاب دایره المعارف ۳ (حکایات عرفانی،جملات قصار،فلسفه هرمنوتیک،فلسفه هنروادبیات،فلسفه شخصیتها)

۴ – کتاب دایره المعارف ۴ (رب شناسی‌،فلسفه شناخت،فلسفه خودشناسی‌وخداشناسی‌)

۵ – کتاب دایره المعارف ۵ (فلسفه اقتصاد،فلسفه تاریخ،فلسفه سیاست،فلسفه علوم وفنون،فلسفه فرهنگ وجامعه)

۶ – کتاب دایره المعارف ۶ (فلسفه مکاتب،فلسفه عرفان،فلسفه عشق و ارادت)

اقتصاد – جامعه – سیاست – فرهنگ

کتاب تاریخ انقلاب ایرانی درعصرجدید -۱۳۸۶

کتاب فلسفه ارتباطات (وجود سوم ) - ۱۳۷۹

کتاب فلسفه اعتیاد - ۱۳۸۷

کتاب فلسفه انقلاب (فلسفه انقلاب،فلسفه سرنوشت،فلسفه پیروزی - ۱۳۸۷ (Philosophy of Revolution)

اسرار واذکار

۱ – کتاب مبانی ریاضیات عرفانی (فلسفه اعداد) - ۱۳۷۱

۲ – کتاب الممنوع (ام الکتاب) - ۱۳۷۲

۳ – کتاب شوکران حقیقت (هفت وادی معرفت عشق) - ۱۳۸۲

۴ – کتاب دعای عرفه آخرالزمان - ۱۳۸۳

۵ – کتاب سرّ واژه (کندوکاوی درذات زبان بشری) - ۱۳۸۳ (The Secret of Word)

۶ – کتاب سرالاسرار - ۱۳۸۷ (The Secret of Secrets)

۷- کتاب مصاحبه ای با آدمها (کشکول من) - ۱۳۸۷

۸ – کتاب تأویل ترجمه فارسی دعای سحرامام محمد باقر (ع) - ۱۳۸۹ (The dawn worship)

۹ – کتاب اسمای الهی (فلسفه تسبیح) - ۱۳۸۹ (The Names of God)

۱۰ – کتاب جوشن کبیر (ترجمه و تفسیرعرفانی) - ۱۳۹۰ (The great armor worship)

۱۱ – کتاب ذکر(روش شناسی ‌قرآن درخلق جدید انسان) - ۱۳۹۲ (Eternal Now)


معرفت شناسی – هستی شناسی

۱ – کتاب شناخت شناسی‌ - ۱۳۷۹ (Epistemology)

۲ – کتاب پدیده شناسی ‌ذهن (شناخت شناسی ‌شیعی) - ۱۳۸۷ (Phenomenology of mind)

۳ – کتاب معناشناسی (علم تأویل٫ معنای معنا) - ۱۳۸۷ (Logology)

۴ – کتاب نقد اندیشه مطلق (ذهن الهی) - ۱۳۸۸ (Critic of Absolute Mind)

۵ – کتاب چشم خدا (هستی‌شناسی ‌شهودی) - ۱۳۸۸ (Gods Eye)

۶ – کتاب مبانی هستی شناسی عرفانی (تبیین جهان بینی قرآنی و ایدئولوژی آخرالزمانی - ۱۳۸۹ (Principles of Theosophical Ontology)

۷ – کتاب نیستی شناسی (فلسفه فلسفه) - ۱۳۸۹ (Theosophy of None)

۸ – کتاب توحید عملی (پدیده شناسی شرک و روش شناسی توحید) - ۱۳۸۹ (Practical Oneness)


ترجمه ها

۱ – کتاب غزلی زدگرسو (ترجمه برگزیده ادگاردآلن پو) - 1377Edgar Alan Poe) )

۲ – کتاب حضور و فناناپذیری (ترجمه اثری ازگابریل مارسل) -1377 Presence & immortality) )

۳ – کتاب پدیده شناسی ‌ایمان (دینامیزم ایمان)(ترجمه آثاری ازپل تیلیخ) - ۱۳۷۷ (Dynamism of Faith)

۴ – کتاب من و تو (ترجمه اثری از مارتین پوپر) - ۱۳۷۸

۵ – کتاب پایان فلسفه (فائق آمدن بر ماورای طبیعت – ترجمه اثری ازمارتین) - ۱۳۷۸ (Martin Heidegger, The End of Philosophy)

۶ – کتاب تراژدی کافی ‌نیست (ترجمه اثری از کارل یاسپرس) - ۱۳۷۹

انسان شناسی عرفانی

۱ – کتاب مادیت آدمی - ۱۳۷۶

۲ – کتاب کاتاچوو (بازی کودکانه) (پدیده شناسی‌ بازی‌های روانی بشر) - ۱۳۷۷

۳ – کتاب اینست انسان (فلسفه اراده وهنرازمیا‌‌ن برخاستن) - ۱۳۷۸

۴ – کتاب من- تو- او (جان_جامعه_خدا) - ۱۳۸۱

۵ – کتاب پدیده شناسی ‌هویت انسانی‌ - ۱۳۸۸ (Phenomenology of Human Identity)

علم – حکمت – فلسفه

۱ – کتاب حق الیقین (۲۰۰۰ حکمت) - ۱۳۷۲

۲ – کتاب هزارلب الباب (سخنان قصار حضرت علی (ع)٫ گلچینی ازنهج البلاغه٫غررالحکم) - ۱۳۷۵-۱۳۷۶

۳ – کتاب یگانه (۷۷۷ راز توحیدی) - ۱۳۸۳ (The One)

۴ – کتاب مالیخولیای پزشکی‌ (فلسفه طبّ) - ۱۳۸۴ (Melancholy of medicine)

۵ – کتاب علم، فلسفه، عرفان، هرمنوتیک ازنظرمعرفت شیعی - ۱۳۸۶

۶ – کتاب فلسفه عرفان درمانی - ۱۳۸۶ (Theosophy Therapy)

۷ – کتاب حکمت نوری (اشراق) - ۱۳۸۷ (Elightening Wisdom)

۸ – کتاب حق و باطل - ۱۳۸۷

۹ – کتاب بارانداز حکمت - ۱۳۸۸ (The Terminal of Wisdom)

۱۰ – کتاب حکمت امامیه - ۱۳۸۹

۱۱ – کتاب انوار حکمت نبوی, سخنان قصار سرور انبیا محمد مصطفی(ص) - ۱۳۸۹

۱۲ – کتاب حکمت حکومت (حاکمیت عرفانی) - ۱۳۹۲

۱۳ – کتاب عقل الهی - ۱۳۹۲ (Divine of wisdom)

۱۴ – کتاب سرٍّ ایمان (وحدت وجود و ایدئولوژی غدیر) - ۱۳۹۲ (The Secret of faith)

۱۵ – کتاب حدیث وجود - ۱۳۹۳ (Principles of Quranic wisdom)

۱۶ – کتاب دیالکتیک دیالکتیک (مذهب رندان) - ۱۳۹۳ (Dialecticology)

۱۷ – کتاب دائرةالمشارق والمغارب ربوبی - ۱۳۹۳ (Quranic Dialectics)

۱۸ – کتاب علم رحمت مطلقه – خلقت رحمانی وخلقت رجمانی - ۱۳۹۴ (The absolute mereiful seience)

عشق وعرفان

۱ – کتاب معماهای عرفانی (یادآوری سؤالات از یاد رفته) - ۱۳۸۱ (Theosophical paradoxes)

۲ – کتاب عشق شناسی - ۱۳۸۸ (Theosophy of love)

۳ – کتاب حقوق عرفانی - ۱۳۸۸ (Theosophical Rights)

۴ – کتاب مراد و مرید (مصاحبه‌ای با دکترعلی ‌اکبر خانجانی) - ۱۳۸۸

۵ – کتاب محبت نامه - ۱۳۸۹

۶ – کتاب نامه‌های عرفانی ( ج 1 ) - ۱۳۸۸

۶ – کتاب نامه‌های عرفانی ( ج 2 ) - ۱۳۸۸

۶ – کتاب نامه‌های عرفانی ( ج 3 ) - ۱۳۸۸

۷ – کتاب سیر و سلوک عرفانی (احوال، مراحل، مقامات) - ۱۳۸۸ (Theosophical Movement)

۸ – کتاب مذهب اصالت عشق (اسرار عشق قرآنی) جلد اول - ۱۳۹۰ (PRINCIPLE OF PUER LOVE 1)

۹ – کتاب مذهب اصالت عشق (اسرارعشق قرآنی) جلد دوم - ۱۳۹۰ (PRINCIPLE OF PUER LOVE 2)

۱۰ – کتاب مذهب اصالت عشق (اسرارعشق قرآنی) جلد سوم - ۱۳۹۰ (PRINCIPLE OF PUER LOVE 3)

۱۱ – کتاب مذهب اصالت عشق (اسرارعشق قرآنی) جلد چهارم - ۱۳۹۰ (PRINCIPLE OF PUER LOVE 4)

۱۲ – کتاب مذهب اصالت عشق (اسرارعشق قرآنی) جلد پنجم - ۱۳۹۰ (PRINCIPLE OF PUER LOVE 5)

۱۳ – کتاب مذهب اصالت عشق (اسرارعشق قرآنی) جلد ششم - ۱۳۹۰ (PRINCIPLE OF PUER LOVE 6)

۱۴ – کتاب مذهب اصالت عشق (اسرارعشق قرآنی) جلد هفتم - ۱۳۹۰ (PRINCIPLE OF PUER LOVE 7)

۱۵ – کتاب مذهب اصالت عشق (اسرارعشق قرآنی) جلد هشتم - ۱۳۹۰ (PRINCIPLE OF PUER LOVE 8)

۱۶ – کتاب مذهب اصالت عشق (اسرارعشق قرآنی) جلد نهم - ۱۳۹۱ (PRINCIPLE OF PUER LOVE 9)

پدیده شناسی

۱ – کتاب کندوکاوی در اصول جلد۱ (پدیده شناسی عناصر فرهنگ و تمدن) - ۱۳۷۷ (The Principle of Principles 1)

۲ – کتاب کندوکاوی در اصول جلد۲ (پدیده شناسی‌ عناصر فرهنگ و تمدن) - ۱۳۷۷ (The Principle of Principles 2)

۳ – کتاب کندوکاوی در اصول جلد۳ (پدیده شناسی ‌عناصر فرهنگ و تمدن) - ۱۳۷۷ (The Principle of Principles 3)

۴ – کتاب کندوکاوی در اصول جلد۴ (پدیده شناسی ‌عناصر فرهنگ و تمدن - ۱۳۷۷) (The Principle of Principles 4)

۵ – کتاب فلسفه زمان (در جستجوی زمان از دست رفته ) - ۱۳۷۹ (Philosophy of Time)

۶ – کتاب حقیقت چیست - 1379What Is the Truth) )

۷ – کتاب معمای آزادی - ۱۳۷۹

۸ – کتاب محاق (مغانه) - ۱۳۸۰ (Dark Side of the Moon)

۹ – کتاب کندوکاوی در حقوق (الحاقه) (حق ابطال) - ۱۳۸۰

۱۰ – کتاب فرهنگ خانجانی - 1384 (نمونه ای از فرهنگ عرفانی لغات)

۱۱ – کتاب پدیده شناسی‌ عرفانی - ۱۳۸۸ (Theosophical phenomenolgy)

۱۲ – کتاب پدیده شناسی ‌گناه - ۱۳۸۸ (Phenomenology of Sin)

اخلاق – شریعت – تربیت

۱ – کتاب چه باید کرد (دستورالعملی در آداب بهزیستی و هدایت آخرالزمان) - ۱۳۷۹

۲ – خداشناسی اجتماعی (من_تو_او) - 1380(خودآموز تربیت عرفانی)(ثبت کتابخانه ملی‌:۸۳-۳۰۰۱۱ )

۳ – کتاب اسرار صلوة (فلسفه نیایش) - ۱۳۸۷

۴ – کتاب عبادت صدیقین (اقامه صلوة آخرالزمان) - ۱۳۸۸ (Truthful Worship)

۵ – کتاب مبانی عرفان عملی‌ - ۱۳۹۲ (Principles of practical Theosophy)

مکاتب و مذاهب

۱ – کتاب امامیه و مذهب اسماعیلیه - ۱۳۸۳

۲ – کتاب درجستجوی عقل – درجستجوی معنا - ۱۳۹۴ (The concept of conception)

۳ – کتاب شیعه شناسی‌ - ۱۳۸۷ (Shialogy)

۴ – کتاب کتاب چیزها (فلسفه وجودی اسلام) - ۱۳۷۰

جهان بینی توحیدی (جهان شناسی)

۱ – کتاب فلسفه جهانی ‌دین - ۱۳۸۴ (Universal Philosophy of Religion)

۲ – کتاب پدیده شناسی ‌توحیدی - ۱۳۸۸ (Phenomenology of Oneness)

اشعار عرفانی

۱ – کتاب غزل هستی - ۱۳۶۳

۲ – کتاب غزل عشق (مجموعه اشعار) ۱۳۶۵-۱۳۷۵

۳ – کتاب چهلچراغ معرفت (مثنوی بود و نبود) - ۱۳۸۸ (Dialectic of Bing & None)

آخرالزمان و قیامت

۱ – کتاب گزارشی از آخرین وضعیت بشری (از دیدگاه معرفت نفس) - ۱۳۷۱

۲ – کتاب قرآن الساعه (تفسیر، تعین و تاویل موضوعی قرآن از منظر امامت) - ۱۳۷۵

۳ – کتاب جانشین خدا - ۱۳۷۶

۴ – کتاب افسانه پسامدرنیزم (کندوکاوی در ذات سنّت، مدرنیزم، پسامدرنیزم) - ۱۳۸۲ (The Myth of Post-modernism)

۵ – کتاب حکمت ازلی و فلسفه آخرالزمان (کشف حجاب از تاریخ تمدن) - ۱۳۸۳

۶ – کتاب آخرالزمان شناسی ‌عرفانی (رساله نجات) - ۱۳۸۸ (Theosophy of Apocalypse)

۷ – کتاب متافیزیک زندگی‌ - ۱۳۸۸ (Metaphysic of life)

۸ – کتاب قیامت نامه (اسرار واژگون سالاری بشر) - ۱۳۹۲ (The secrets of human reversality)

۹ – کتاب کلمة الله ( تعین کلمةالله در آخرالزمان) - ۱۳۹۲ (The word of allah)

۱۰ – کتاب معاد ( وعده خدا با خلق) - ۱۳۹۲ (Resurrection)

۱۱ – کتاب ارض ملکوت و فرج امام زمان (عج) - ۱۳۹۴ (Earthy paradise)

تفسیر و معارف قرآنی

۱ – کتاب عین الیقین (تفسیرعینی آیات محکمات قرآن) - ۱۳۷۶

۲ – کتاب پدیده شناسی ‌قرآنی- ۱۳۸۷ (Quranic Phenomenology)

۳ – کتاب قرآن فارسی‌ (مناجات ایرانی)(ترجمه، تشعیرمحکمات قرآن به نظم قرآنی) - ۱۳۸۸ (Persian Quran)

۴ – کتاب فلسفه بسم الله الرحمن الرحیم (تفسیر و تأویل و تعین و تأخیر و تصدیق) - ۱۳۸۹

۵ – کتاب عرفان تاریخ (فلسفه قرآنی تاریخ) - ۱۳۹۰ (Theosophy of History)

۶ – کتاب زمینه متافیزیک قرآنی (متافیزیک به زبان ساده) - ۱۳۹۰ (Quranic metaphysic)

۷ – کتاب قلم خدا (معرفت شناسی قرآنی) - ۱۳۹۲ (The pen of god)(Quranic epistemology)

۸ – کتاب خداشناسی امامیه جلد۱ (امام شناسی قرآنی و خودشناسی الهی) - ۱۳۹۳ (۱ Quranic Theosophy)

۹ – کتاب خداشناسی امامیه جلد۲ (امام شناسی قرآنی و خودشناسی الهی)- ۱۳۹۳ (۲ Quranic Theosophy)

۱۰ – کتاب خداشناسی امامیه جلد۳ (امام شناسی قرآنی و خودشناسی الهی) - ۱۳۹۳ (۳ Quranic Theosophy)

۱۱ – کتاب خداشناسی امامیه جلد۴ (امام شناسی قرآنی و خودشناسی الهی) - ۱۳۹۳ (۴ Quranic Theosophy)

۱۲ – کتاب خداشناسی امامیه جلد۵ (امام شناسی قرآنی و خودشناسی الهی) - ۱۳۹۳ (۵ Quranic Theosophy)

۱۳ – کتاب خداشناسی امامیه جلد۶ (امام شناسی قرآنی و خودشناسی الهی) - ۱۳۹۳ (۶ Quranic Theosophy)

۱۴ – کتاب خداشناسی امامیه جلد۷ (امام شناسی قرآنی و خودشناسی الهی ) - ۱۳۹۳ (۷ Quranic Theosophy)

خداشناسی عرفانی

۱ – کتاب درد خدا (نظری بر فراسوی بود و نبود)(ثبت کتابخانه ملی ۸۴م-۵۸۷۲) - ۱۳۸۰ (The Agony of God)

۲ – کتاب خداشناسی طبیعی (سیر پیدایش خدا در انسان) - ۱۳۸۲ (Natural Theology)

۳ – کتاب خداشناسی عرفانی (توحید در آینه اسلام)(خلاصه آثارم) - ۱۳۸۶ (Theosophical Theology)

۴ – کتاب خداشناسی ربوبی (رب شناسی) - ۱۳۸۷

۵ – کتاب شبی با خدا (گفتگوی خود به خودی) - ۱۳۸۷

۶ – کتاب شطحیات (تأویل عشق هاهوهی) - ۱۳۸۹ (The Great Revealed Secrets)

۷ – کتاب چنین گوید پیر مغان - ۱۳۸۹ (Thus speasks magus master)

۸ – کتاب مبانی روانشناسی عرفانی (روانکاوی قرآنی) - ۱۳۹۰

۹ – کتاب زمینه مردم شناسی عرفانی (جامعه شناسی قرآنی) - ۱۳۹۰ (Basic Theosophical Sociology)

۱۰ – کتاب آفرینش عرفانی (خلق جدید) - ۱۳۹۰ (Theosophical Recreation)

۱۱ – کتاب اخلاق عرفانی (رساله عملیه عرفانی) - ۱۳۹۰ (Theosofical Ethics)

۱۲ – کتاب از خود تا خودآ (خلاصه مجموعه آثار)(باراندازکل آثار) - ۱۳۹۱

معرفت نفس (خودشناسی)

۱ – کتاب ماهی سیاه کوچولو (ادامه داستان) - ۱۳۶۰

۲ – کتاب آیا است، است؟ (نجوایی با دل خویشتن) - ۱۳۶۰

۳ – کتاب خلقت دوباره (مکتب اصالت معرفت) - ۱۳۷۶

۴ – کتاب فلسفه غرائز (بوده شدگی انسان) - ۱۳۷۹

۵ – کتاب ابر انسان - ۱۳۸۲ (The Ultra Man)

۶ – کتاب مبانی خودشناسی عرفانی (ارکان عمومی‌ معرفت نفس) - ۱۳۸۶ (The Basic Theosophical self-knowledge)

۷ – کتاب فلسفه اندیشه گری بشر (خود آگاهی ) - ۱۳۸۷

۸ – کتاب حق بودن - ۱۳۸۷ (The right of being)

۹ – کتاب عرفان چشم و گوش و زبان - ۱۳۸۸ (Theosophy of Ear, Eye, Tongue)

۱۰ – کتاب فقط خودِ خودت را بپرست - ۱۳۹۲

۱۱ – کتاب بود نبود - ۱۳۹۲ (Emamieh ontology)

شخصیت شناسی (احوال بزرگان معرفت)

۱ – کتاب انسان کامل جلد۱ (سرگذشت علیین)(سلوک روحی ائمه و چهارده معصوم) - ۱۳۸۷‌ (The Complete Man 1)

۲ – کتاب انسان کامل جلد۲ (سرگذشت علیین)(سلوک عرفانی اولیا،,عرفا,صدیقین) - ۱۳۸۷ (The Complete Man 2)

۳ – کتاب رجعت شریعتی‌ (نظری برهویت عرفانی دکترعلی ‌شریعتی ‌و انقلاب اسلامی) - ۱۳۸۳

۴- کتاب یک بار دگر محمد (ص) (هنرعشق ورزی عارفان) - ۱۳۸۸

زن ومرد (آدم وحوا)

۱ – کتاب فلسفه وجودی زن (ماده وجود۱)(کندوکاوی در وجود زنانه) - ۱۳۷۹

۲ – کتاب فلسفه وجودی مرد (ماده وجود 3)(کاوشی ‌در ذات نرینگی) - ۱۳۸۵

۳ – کتاب فلسفه ازدواج و زناشویی (آدم و حوّا) - ۱۳۸۷ (Philosophy of Adam & Eve)

۴ – کتاب من و حوّا (مجموعه مقالات عرفانی) - ۱۳۸۷ (Theosophical Journals)

۵ – کتاب فریاد زن (خودشناسی ‌زن آخرالزمان) - ۱۳۹۲ (Womanly self-knowledg)

۶ – کتاب آخرالزمان خانواده (تمدن بچه ننه) - ۱۳۹۴ (The apocalypse of family)

سیر و سلوک روحی استاد علی اکبر خانجانی

۱ – کتاب هستی ‌بایستی (خودشناسی عرفانی من)(چگونه انسان همان است که باید باشد) - ۱۳۸۰

۲ – کتاب خاطرات حواس - ۱۳۸۱

۳ – کتاب ناگفته‌ها و ناشنیده‌های عصرما (گفتگوی خصوصی با دکتر علی ‌اکبر خانجانی) - ۱۳۸۷

۴ – کتاب ن والقلم (معرفت شناسی ‌قرآنی) - ۱۳۸۷

۵ – کتاب نظربازی ما ( جستجوی تصوف در قرآن) - ۱۳۸۷

۶ – کتاب سرگذشت روح من (فرستاده مردم به سوی خدا) - ۱۳۸۸ (The life of My Soul)

۷ – کتاب شهادت نامه - ۱۳۸۸ (Eye Witness)

۸ – کتاب اشراقات دازگاره (نزول و عروج روح) - ۱۳۸۹ (Dazgareh Illuminations)

۹ – کتاب خضرنامه - ۱۳۹۲

۱۰ – کتاب زندگی ماوراء طبیعی من- نظری براسفارسبعه زندگانیم – جدید- ۱۳۹۳

امام شناسی

۱ – کتاب امام زمان(عج) کیست (فلسفه ناجی موعود) - ۱۳۸۷

۲ – کتاب مدینه فاضله اسلامی (تصویری از جامعه امام زمانی‌) - ۱۳۸۸

۳ – کتاب علی نامه (خطبه های نادره امام علی (ع)،خطبه غدیر،خطبه یوم العیدین،خطبه نورانیه) - ۱۳۹۱ (The testament of Ali)

۴ – کتاب مهدی نامه (دعای غیبت و ظهور امام زمان عج)(دعای سباسب) - ۱۳۹۱ (The testament of mahdi)

۵ – کتاب راز دهر - ۱۳۹۲ (Secret of the time)

مستی و راستی

مستی و راستی

در ضرب المثلی می گویند : مستی و راستی ! آری این درست است ولی آن راستی که در مستی بر

زبان میآید فتنه آفرین است زیرا به اراده نبوده و در سیر طبیعی زندگی رخ نداده است و لذا موجب عداوتھا

شده و به تھمتھا می گراید و چه بسا آن راستی تحریف و انکار میشود . به ھمین دلیل در قرآن کریم آمده

آنگاه که با دوستان خود خمر می نوشید شیطان در میان شما فتنه و عداوت می افکند . زیرا آدمی در

مستی اعترافاتی می کند که در ھشیاری پشیمان میگردد ولی رازی را به نا اھلی سپرده و ھمواره می

لرزد و ھمان حداقل اعتماد ھم از دست می دھد و کینه میکند و این است القای شیطان . به ھمین دلیل

دوستیھای محافل عیش و نوش عاقبتی فجیع دارند . آن راستی ای بر حق و سفینۀ نجات است که

بواسطۀ عقل و اراده و اعتماد و ھوشیاری باشد نه به مدھوشی و از سر ناچاری . و میدانیم که امروزه

دربسیاری از زندانھا از مواد سکر آور برای اعتراف گرفتن استفاده می کنند .


از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد چهارم ص170

چند دقیقه می توانی بخودت فکر کنی؟


چند دقیقه می توانی بخودت فکر کنی؟


حتّی در آرامترین ساعات و حالات در نیمه شب ھا ھم اگر بخواھید ساعتی را فقط به خود خودتان و
درباره ماھیت و آخرین وضعیت سرنوشت خودتان بیندیشید با کمال حیرت خواھید دید که به جز خودتان
به چیز دیگری می توانید فکر کنید و ھر چه جستجو می کنید اصلاً ھیچ اثر و آدرسی از خودتان پیدا نمی
کنید که بخواھید درباره اش فکر کنید. در ذھن خود جز خودتان ھر چیز دیگری می یابید. و به ناگاه متوجه
می شوید که اصلاً وجود ندارید. مگر اینکه یک درد شدید جسمانی مثل دندان درد یا سر درد و یا دل درد
داشته باشید که بخود بگوئید که: ھان این من ھستم و این درد من است. ھر چند که بلافاصله قبل از آنکه
حتی دقیقه ای بتوانید معنائی از خود را بر اساس این درد تصور کنید به سراغ ما قبل و ما بعد درد می
روید یعنی به سراغ کسانی و یا چیزھائی که موجب این درد شده اند: ھمسر، ھمکار، غذا، آب و ھوا و
امثالھم.
انسان امروز اگر کارت شناسائی خود را ھمواره بھمراه نداشته باشد خودش را گم می کند و آدرس خانه
یا محل کارش را از یاد می برد. و این بمعنای انھدام ھویت است. ھویت بمعنای ھسته مرکزی احساس و
معنای وجود داشتن و نه یک فلسفه یا ایدئولوژی آرمانی و عرفانی. این ھمان گمشده گی انسان
آخرالزمان در زباله دان مدرنیزم و تکنولوژیزم است. انسان خود پرست عصر جدید بناگاه خود را گم کرده

است.


از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی ج چهارم ص240

عجائب خودشناسی

عجائب خودشناسی


ھر که خود را فھم کند ھمه را فھم می کند زیرا ھمه انسانھا از نفس واحده اند .
ھر که خود را فھم کند خدا را ھم فھم می کند زیرا خداوند ذات خود است .
ھر که خود را فھم کند از سائر علوم بی نیاز می شود زیرا ھمه علوم از خودشناسی اند.
ھر که خود را فھم کند ھمه را دوست می دارد زیرا ھمه را ھمچون خود می بیند.
ھر که خود را فھم کند دروغ نمی گوید زیرا دروغ محصول نیاز است و او بی نیاز .
ھر که خود را فھم کند فریب نمی خورد زیرا به صدق رسیده است.

ھر که خود را فھم کند در خود قرار می گیرد و از دریوزه گی و دربدری می رھد.

از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی ج چهارم ص224

مرگ خدا

مرگ خدا


نیچه فیلسوف شھیر آلمانی مرگ خدا را اعلان کرده است و چنین ادعائی از جانب یک فیلسوف بغایت
عجیب و کودکانه است . انکار وجود خدا امری تازه نیست ولی مردن خدا چیزی جدید است که در فھم
فلسفی نمی آید .
پیرزن داغدیده ای را می شناختم که حدود ده تن از عزیزانش را در سنین جوانی بتدریج از دست داده بود
. ھر گاه که او را می دیدم و دعوت به خدا می نمودم تا صبور شود می گفت:« خدامرده است » .من این
سخن را ھرگز درک نمی کردم تا اینکه مشابه آنرا از جانب نیچه شنیدم . زندگی نیچه ھم بغایت مشقت
بار و مملو از درد و تنھائی و بیوفائی یاران بود . بنظر می رسد آنان که برای عمری به درگاه خدا دعا می
کنند تا مشکلاتشان را بر طرف نماید ولی ھیچ اجابتی نمی یابند و بلکه بلایای بزرگتری نازل می شود
و گرنه پاسخ آنھا را می داد. بتدریج به این نتیجه می رسند که« خدا مرده است ».مرگ خدا حاصل ایمان
شدید و عدم اجابت دعا به درگاه اوست . می دانیم که نیچه از خانواده یک کشیش مؤمن و پاکدامن بود ،
خود او مردی متقی و پاک بود و قدیس وار زیست و بسیار درد و رنج کشید و ده سال آخر عمرش را دچار
نوعی نسیان کامل شد و زندگی فجیعی را گذراند . نیچه را فیلسوف تنھائی و تنھاترین فلاسفه نامیده اند
.
بنظر می رسد آنان که بخدا ایمانی شدید دارند و به درگاھش بسیار دعا میکنند عاقبت به وجودش شک
می کنند و مرده اش می پندارند و یا نابوده . کفرھای جدی و عمیق مثل کفر نیچه یا آن پیرزن حاصل
ایمانھای بسیار جدی است . ھمانطور که روزی سلمان فارسی در وجود خدا شک کرده بود . گوئی که
آدمی برای حفظ ایمانش بھتر است که اصلاً ھیچ چیزی از خدا نخواھد وگرنه باورش را از دست خواھد داد
.
دل کانون خواھشھای دنیوی نیست و اگر اصرار ورزد می میرد و خدا از دل می رود . بایستی در این آیه
که« بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را »براستی و جداً تجدید نظر کرد ھمه کسانیکه به درگاه خدا بسیار
دعا می کنند و لیست در خواستھای خود را به او عرضه می دارند نھایتاً باطناً کافر می شوند و مابقی
عمرشان ھم در نفاق زندگی می کنند و در واقع در عبادات خود ، خدا را فحش می دھند . من بسیاری را
سراغ دارم که پس از ھر نمازی بسیار متشنج و دیوانه می شوند . گوئی نماز که قرار است موجب آرام
قلوب شود باعث بیقراری و اضطراب می گردد . گوئی ھر که از خدا طلبی دنیوی نماید کافر می شود
چون اجابت نمی گردد . آیه مذکور در قرآن را بایستی از قلمرو خواسته ھا خارج نمود و بدینگونه معنا کرد
که ھرکه خدا را بخواند و صدا زند از او پاسخ می شنود نه اینکه ھر که از او ھر چه بخواھد می یابد .
مسلماً اگر قرار بود خداوند به خواسته ھای بشری جامع عمل بپوشاند اصلاً مشکلی در کار نمی بود و
ھمه به آرزوھای خود رسیده بودند و در بھشت موعود می زیستند . واقعیت اینست که ھر که خواسته
ھای دنیوی زیادی داشته باشد دلشمی میرد و می پندارد که خدا مرده است .
معنای لفظی این آیه نیز مطلقاً دال بر اجابت امیال و آرزوھای بشر از جانب خدا نمی باشد بلکه به معنای
پاسخگوئی خداست . معنای واقعی و ساده این آیه چنین است:« دعوت کنید مرا تا اجابت کنم شما را »
یعنی ھر که خداوند را به خانه وجودش دعوت کند خداوند حتماً به این دعوت پاسخ مثبت می دھد . دل
آدمی نباید از خدا غیر خدا را بخواھد وگرنه می میرد و خدا ھم از دلش می رود .
در کل قرآن ھیچ آیه و معنائی نیست که دال بر اجابت خواسته ھای بشر از جانب خدا باشد زیرا خداوند
مصلحت بندگانش را می داند و خواه نا خواه به آنھا رزق می دھد و بندگانش خود به صلاح خود آگاه
نیستند . تنھا دعاھائی که در قرآن به بندگان القاء شده است طلب معرفت و تزکیه نفس و ایمان و یقین

برتر است یعنی خواسته ھائی تماماً معنوی و باطنی و اخروی می باشد .

از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد چهارم ص 242


زن و کینه

زن و کینه

نیچه یکی از بزرگترین زن شناسان تاریخ ، زن را به لحاظ صفت به کینه توزی متمایز می کند . بخش

عظیمی از فتنه ھائی که در جامعه بشری جریان دارد در نھان معلول کینه توزی زنان و فتنه ھای آنھاست

که مردان احمق به اجرای آن می پردازند . اکثر آثار ماندگار ادبیات اساطیری جھان مثل آثار ھومر،

فردوسی و شکسپیر بر محور فتنه ھای کینه توزانه زنان شکل گرفته است . در قرآن کریم ھم زن مظھر

کید عظیم است .

و امّا کینه زن از چیست ؟ بی تردید کینه بعنوان یک صفت شیطانی نمی تواند معلول یک سابقه درست و

شرافتمندانه ای باشد . شکست زمینۀ کینه ھاست ولی شکست در قلمرو دین و شرافت و محبّت و

معرفت ھرگز منجر به کینه نمی شود . مؤمنان از کینه مبرایند زیرا کینه موجب مرگ دل و انجماد روح می

شود که ھمان تباھی ایمان و خرد است .

کینه زن بعنوان یک عذاب عظیم و سوزاننده ،محصول شکست او در کیدھای اوست جھت فریب و به دام

انداختن مردان بواسطه ناز و عشوه و خود فروشی. زنی که برای بدام انداختن مرد تن به خود فروشی

می دھد و نھاتاً رسوا و ناکام می شود در واقع یک زن نابود شده و خسر الدنیا و آخرت است. و کینه او از

این بابت است . کینه او شامل حال ھمه مردان می شود و او زین پس مبدّل به یک کالای جنسی محض

می شود تا فقط از مردان انتقام بستاند زیرا او را نپرستیده اند . ھر فتنه ای که در جھان است یا حاصل

مردان عالم بی عمل و ریاکار است و یا حاصل زنان مکار و حیله گر : علم عاریه ای و عشق ریائی !


از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد چهارم ص 208

ترس از تنها شدن

ترس از تنها شدن

منشأ ھمه ترسھای بشر ھمانا ترس از تنھا شدن است . ترس از مرگ ھم بعنوان مادر ھمه ترسھا ذاتاً

برخاسته از ھراس تنھائی می باشد . ھمانطور که علی (ع) ترس را بزرگترین گناه نامیده است ترس از

تنھا شدن منشأ ھمه گناھان بشر است . بشر ذاتاً از چیزی می ھراسد و می گریزد که عملاً به آن

مبتلاست ولی نمی خواھد این واقعیت را در خود آشکارا ببیند و لذا بھر ترفندی این واقعیت را از چشم

خودش مخفی می دارد . تنھائی نیز یکی از این واقعیت ھاست . آدمی خواه ناخواه در این دنیا غریب و

بیکس و تنھاست . مدنیّت و گردھمائی ھای فزاینده بشر تلاش برای پنھان داشتن این واقعیت و مخفی

شدن پشت سر دیگران و گم شدن در ازدحام است و تمدن یعنی خود را گم نمودن در جمعیت ھا .

ولی از آنجا که طبق قانون ذاتی انسان از ھر چه که بگریزد و بھراسد بالاخره به آن مبتلا میشود تنھائی

بشر متمدن نیز اجتناب ناپذیر است و در غوغای جمعیت ھا باز ھم تنھاست و بالاخره در نیمه دوم عمرش

به این تنھائی از بیرون ھم مبتلا می گردد و ھمه از او می گریزند . و بشر به خود که رسید و تنھائی اش را

که دید انگاه نوبت پناه بردن به مخدرات و داروھای روان گردان و مستی زاست تا از خود گم شود و بیخود

گردد. و این آخرین گناه است و غایت ھمه گناھان .

عصر آخرالزمان در یک کلام عصر تنھائی جبری بشر است و لذا عصر حاکمیت فزاینده مخدارت و مسکرات

و داروھای بیھوش کننده است . آخرالزمان عرصه رویاروئی با خداست . فرار از تنھائی فرار از خداست .

فرار از تنھائی منشأ ھمه گناھان است زیرا فرار از خداست .

آدمی در گریز از تنھائی در یوزه و ستم پذیر و مفلس و ھیچ و پوچ می گردد .

تنھائی قلمرو خدائی انسان است و لذا عرصه اقتدار الھی اوست و این قدرت است که مانع ارتکاب به

گناه می شود . ھر گناھی نوعی خود فروشی و خود – فراموشی است و این عین خدا فروشی و کفر

بشر است . و بشر به لحاظ روانی کفری جز این ندارد .

فرار از تنھائی فرار از رویاروئی با وجود خویشتن وتحویل گرفتن ھستی خویش و ھراس از ھستی دار

شدن است . آیا این حماقت نیست ؟ کفر عین حماقت است و ھر گناھی وجھی از فرار از ھستی خویش

است .

این ھمان امانت الھی است که خداوند به انسان بخشید که زمین و آسمانھا از پذیرش آن ابا نمودند. آن

امانت الھی ھمان« وجود »است. و وجود ھمان خداست. ھستی پذیری ھمان خداپذیری در خویشتن

است و خدا را در خویشتن یافتن و تحویل گرفتن و او را بر جای خویش نشاندن وخلیفه خدا شدن.و آدمی

جز برای این امر خلق نشده ا ست . پس گریز از تنھائی گریز از مقصود خلقت است و لذا انکار و جدال با

جھان ھستی و جنگ با خدا در خویشتن است و نبرد با ھستی خویش. پس انسان کافر و منکر خویشتن

است . انسان موحد به معنای انسان یگانه شده انسانی است که تنھائی خود را پذیرفته باشد یعنی خدا

را در خود یافته باشد .

از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد چهارم ص220

احساس نابودی « عصر پوچی »


احساس نابودی « عصر پوچی »

دردم از ھیچ است و درمانم به ھیچ!


به لحاظی عصر جدید را بایستی عصر نابودی بشر دانست. امروزه ھر کسی از پیر و جوان و فقیر و غنی و
شرقی وغربی و کافر و مؤمن به نوعی دچار چنین احساسی است که عموماً ھیچ دلیل منطقی ھم
ندارد. این وضعیت روانی از احساس پوچی آغاز شده و به احساس ھراس از نابود شدن میرسد که
آستانۀ اعتیاد و خود کشی و جنون و جنایت است .
نیچه بزرگترین فیلسوف آینده تاریخ تمدن غرب ، عصر جدید را عصر حاکمیّت جھانی نیھیلیزم (نیست
انگاری ) و خود را ھم پیامبر این عصر نامیده است. خود او نیز در قھقرای این ھیچی و پوچی سقوط کرد و
ده سال آخر عمرش را در جنونی بس عجیب ، خاموش ماند و فقط نظاره کرد. او تراژیکترین سیمای
فلسفۀ غرب است. در فلسفۀ او از مطلق کفر تا غایت ایمان حضور دارد و لذا ھر کسی میتواند خود را با
او ھم ذات پندارد. برخی او را نابغه و برخی او را دیوانه می خوانند برخی ھم قدیسش می پندارند برخی
ھم عین شیطان. بھرحال او ھمه وجوه انسان مدرن را در خود دارا بود و کاملترین انسان مدرن محسوب
می شود .
بھرحال احساس پوچی و نابودی بشر مدرن چند علت منطقی دارد:


1- شکم سیری و عیاشی و مصرف پرستی و آزادیھای بی قید و شرط.

2- به کام رسیده گی سریع .

3- دانائی و اطلاعات بی خاصیت و بی معنا که حاصل سواد آموزی اجباری و رسانه ھای جھانی و انفجار

اطلاعات است .


4- تضاد فزاینده طبقاتی بین فقیر و غنی .

5- ناامنی حاصل از امراض لا علاج و سلاحھای امحای جمعی .


6- نابودی اعتماد و وفا و محبت مخصوصاً در خانواده ھا .


7- سبقت تکنولوژی از اراده بشری .

8- آثار روانی آلوده گیھای محیط زیست مثل وآب و ھوا و آلوده گیھای صوتی و امواج ماھواره ای .


ولی بنظر ما علت العلل این پوچی و نابودی واقعه ایی است که ما آنرا آخرالزمان و قیامت می نامیم که

عرصه ظھور اعماق نفس بشر بواسطه تکنولوژی می باشد و قلمرو ظھور حق و رویاروئی با خداوند که
غایت قیامت است. ظھور حق منجر به ابطال نفس بشر گشته است و بیھوده گیھای امیال و آرزوھا و
باورھای دیرینه انسان در طول تاریخ . بسیاری از اصول بدیھی علم در حال ابطال است. بسیاری از قواعد
و قوانین اجتماعی در حال انقراض است. بسیاری از باورھا و مقدسّات کھن در حال فروپاشی میباشد و
بطالت و دروغ بسیاری از ایده الھای بشری محقق گردیده است و بسیاری از آرمانھا و ایدئولوژیھا در ورطه
عمل به پوچی رسیده اند و بسیاری از ادعاھا رسوا گردیده اند و ھر کسی در نزد خودش ھیچ و پوچ شده
است. و این نتیجه اجتناب ناپذیر عصر خرد گرائی و علم پرستی است که بسیاری از عرفای قدیم قرنھا
پیش از این به آن رسیده و بطالت عقل علیتّی را درک نموده بودند .
بشریّت بر آستانه عقل و علم و عشق و آرمان برتری قرار دارد و نیز دین و آئین برتر و تمدنی دگر. ولی تا
یافتن درب این انسان و جھان دگر قربانیان بسیار خواھند بود و نسل ھای میلیونی و میلیاردی فدا خواھند
شد. و نیھیلیزم ھمچون مسلخ یک دوره از تاریخ رخ نموده و بشریّت را به فراسوی تاریخ می خواند و
پروندۀ مدرنیزم را می بندد وجھان براستی پست مدرن را افتتاح می کند. برای نجات از این مسلخ تاریخی

ایمانی ناب و معرفتی قلبی و عشقی خالص میطلبد. دیگر مذھب شرک و نفاق بکار نمی آید .


از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد چهارم ص 172

123
4
5678910
last