شما در حال مشاهده نسخه موبایل وبلاگ

بی همتا

هستید، برای مشاهده نسخه اصلی [اینجا] کلیک کنید.

امام شناسی - صراط المستقیم کجاست؟

امام شناسی

صراط المستقیم کجاست؟
صراط المستقیم یعنی کوتاهترین و سریعترین راهی که انسان را به مقصود سعادت و رستگاری و جاودانگی و کمال یعنی به خدا می رساند. پس راه بین خود تا خداست. و اما اگر طبق معمول خدا پشت بام آسمان باشد که فاصله بین خود هر فردی تا او فاصله بین هستی تا نیستی است و راهی طولانی تر از این ممکن نیست و فقط با یک سفینه با سرعت نور می توان به او رسید که اگر چنین سفینه ای هم ساخته شود فقط کسانی چون راکفلر و بوش را به خدا می رساند نه فقرا را که یک دوچرخه هم برای سواری ندارند. پس صراط المستقیم قرآنی این نیست زیرا این راه مخفی مستضعفین یعنی فقیرترین انسانهای مؤمن است که جز هیکل خود هیچ سرمایه و امکانی برای زیستن و رسیدن ندارند که چه بسا اکثر این فقرا از فرط گرسنگی و بیماری حتی قادر به راه رفتن طولانی هم نیستند.

پس بایستی خداوند در نزدیکترین حد وجود آنها باشد که از رگ گردن هم به آنها نزدیکتر است یعنی در دلشان است. پس صراط المستقیم همان فاصله بین خود تا خود است که فاصله ای مساوی با صفر می باشد و این به قول علی(ع) همان راه معرفت نفس (خودشناسی) می باشد.

پس یادمان باشد که در نماز وقتی می گوییم که «اهدنا الصراط المستقیم» منظورمان چیست. و اما فضایی تاریکتر از نفس و باطن آدمی در جهان نیست و لذا نیازمند نوری هستیم که در ما بتابد و آن نور همان امام است. پس دعای مذکور بدین معناست که: خدایا ما را به امام برسان.
دائرةالمعارف عرفانی جلد ۳ ص ۹۳

انحراف در تعلیم و تربیت دینی

انحراف در تعلیم و تربیت دینی

484- اینها می پندارند که خداوند محتاج نماز و عبادت بنده است و از بابت آن به آدمی اجر عرفانی می دهد. در حالیکه خود این عبادات برترین اجر هستند که چه بسا در نمازی معراج رخ می دهد همانطور که نماز مومن باید معراج او باشد. یعنی نماز اجر است نه ابزار و وسیله رسیدن به اجر. اینان وسیله را با هدف عوضی گرفته اند و اینست راز سوء تفاهم و بدبینی متشرعین و روحانیون نسبت به عرفا و حالات عرفانی.

485- وقتی سئوال می کنند که چکار کنیم که به عرفان برسیم و عارف شویم آدم از اینهمه کج فهمی و انحرافات در تعلیم و تربیت دینی متأثر و اندوهگین و مأیوس می شود. و آنگاه که برخی از آقایان در پاسخ به این سئوال نسخه ای از ورد و ذکر و نوافل و ریاضت ها را می پیچند آدم نمی تواند از بدبختی این مسلمانی گریه نکند.

486 - ولی پاسخ ما سئوال مذکور اینست: ...


از کتاب " نامه های عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی ص 79

بیماری چیست؟

بیماری چیست؟

آدمی به میزانی که از فطرت و هویت ذاتی خویش دور و بیگانه می شود

در عرصه بیماریها قرار می گیرد که او را در این از خودبیگانگی و بی ارادگی

و بازیچگی مستحکم می سازد. امراض میخ های ماندن در غربت از خویشتن

هستند.

آنچه که عموماً خاصه در عصر مدرن موسوم به امراض است فقط نشانه

و سر نخ بیرونی بیماری است و نه خود بیماری. خود بیماری در یک کلمه

همان از خودبیگانگی است به معنای دوری و غربت نسبت به فطرت و عقل

و وجدان و هوش حیاتی و معرفت انسانی می باشد.

....

امروزه پیچیده ترین و لاعلاج ترین وج امراض در قلمرو درمانگریها پدید می آید

که عرصه جنگ فیزیکی با نشانه های بیماری است.

از کتاب " فلسفه عرفان درمانی " استاد علی اکبر خانجانی ص 5

مبارزه با اعتیاد

مبارزه با اعتیاد

64 - همه مفاسد اجتماعی حاصل از اعتیاد مربوط به قلمرو خماری

است که حاصل فقر و در دسترس نبودن مواد است. بنابر این اگر

دولنها این مواد را بطور قانونی و ارزان در اختیار آنها قرار دهند اساس

مفاسد حاصل از اعتیاد از میان می رود. این تنها راه به حداقل رسانیدن

تباهی و شرازت و خطرات حاصل از اعتیاد است.

65- جنگ فیزیکی با اعتیاد فقط و فقط در خدمت پیچیده تر شدن و

پیشرفت اعتیاد و بالاتر رفتن هزینه ها و مفاسد حاصل از آن و گرایش

به مواد قوی تر و داروهای روان گردان است و فروپاشی خانواده ها.

66- دست کشیدن از مبارزه با اعتیاد توسط دولتها، مفیدترین راه

مبارزه با اعتیاد است که عوارض آنرا به حداقل می رساند.

67- پیچیده ترین مافیاهای مواد مخدر در جریان مبارزه با قاچاق

مواد مخدر در بطن حکومتها پدید آمده اند.


از کتاب " فلسفه اعتیاد " استاد علی اکبر خانجانی ص 7

دو نوع بودن

دو نوع بودن

ھمه آدمھا ھستند ولی بسیار اندکند کسانی که در ھستی خود ھستند و احساس ھستی می کنند و

لذا آرامند و قانع و راضی. اینان مؤمنانند. ولی مابقی مردم در ھستی خود نیستند و این ھستی برایشان

احساسی جز نیستی ندارد و لذا بی تاب و بیقرار و شاکی ھستند و ھیچ چیزی به آنھا لحظه ای

احساس وجود نمی دھد. اینان کافرانند.

این دو ماھیت از ھستی است که ھیچ ربطی به شرایط و امکانات بیرونی ندارد. برخی مادرزادی مؤمن

ھستند و برخی ھم مادرزادی کافرند. ولی این وضع مادرزادی چه بسا بناگاه دچار تحولی در ذات می

گردد یعنی مؤمنی کافر می شود یا کافری ایمان می آورد. تجربه و مطالعه نشان میدھد که مؤمنان

مادرزادی از نطفه ای پاک و رزقی حلال و تربیتی الھی در خانواده خود برخوردار بوده اند و کافران

مادرزادی ھم بالعکس. ولی آدمی این امکان و اختیار را دارد که در دوران عقل و انتخاب خود به راه و

روشی دگر برود و ذات و ژن خود را دگرگون سازد. و ملاک ارزیابی در نزد خدا ھمین است. ھر مؤمنی

دچار شرایط و انتخاب کافرانه می شود و می تواند ایمانش را ببازد و ھر کافری ھم امکان ایمان آوردن را

می یابد و می تواند مؤمن شود.

ایمان به زبان ساده چیزی جزاحساس وجود در خویشتن و قرار و آرام و اتکاء به ذات نیست و کفر ھم

گریز از خویشتن و دربدری و بیقراری در جستجوی وجود یابی است.

از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد چهارم ص155

دین و بشر مدرن

دین و بشر مدرن:

349 - دیگر ایمان و منطق دینی و اخلاق تاریخی نه پاسخگوی بشر مدرن

است و نه امکان عمل دارد و چیزی جز عذاب نیست. و لذا هر کجا هم که

شریعت کهن حاکم است یا جنون و نفاق و امراض روانی و جنایت ها و

ستم ها قرین است و حاکمیت شرعی جز به زور سرنیزه ممکن نمی آید.

اینست مسئله انسان مدرن!

350- تجربه طالبان و جمهوری اسلامی ایران نیز دو حجت بزرگ بر این واقیت تلخ است.


351- امروزه دیگر عبادات و نماز موجب پیشگیری از فحشاء و منکر نمی شود

اگر می شد جامعه ما چنین نمی بود.

352- این یک وضعیت جهانی است و تحقق پیشگوئی ابطال شریعت بواسطه بزرگان

دین در آخرالزمان است.


از کتاب " نامه های عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی ص 57

منشأ پیدایش عرفان های نوظهور

منشأ پیدایش عرفان های نوظهور :

422 - انسان صنعتی مدرن عذابها و لذایذی را می چشد که بیان عذابها

و لذتهای دوزخ و بهشت در نظرش کودکانه می آید و لذا هیچ باور و تحریکی

در ذهنش ایجاد نمی کند و بلکه او را به خنده وامی دارد و اینست منشأ

پیدایش مکاتب و مذاهب شبه عرفانی در عصر ما.

424 - همواره در طول تاریخ بخش عمده معارف دینی و گرایشات معنوی

در خدمت توجیه زندگی انسان در جهان بوده است و امروزه آن معارف و

شریعت های کهن توجیه گر وضعیت انسان مدرن نیستند و این جریانات

شبه عرفانی کاری جز توجیه وضع انسان مدرن ندارند و اگر این مکاتب به

شیطان پرستی می رسند توجیه مفاسد و تبهکاری و عذابهای دوزخی

انسان مدرن است که نهایتاً به تقدیس آن می انجامد.


از کتاب " نامه های عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی ص 67

صیغه عقد و محرمیت زن و شوهر

صیغه عقد و محرمیت زن و شوهر:

332 - زن و شوهری که همدل و هم سرنوشت نیستند یعنی محرم

نیستند در هر رابطه ای نسبت به همدیگر بدبین تر و متنفرتر می شوند

و احساس تجاوز و فریب دارند و این عین حقیقت است. پس ملاک محرمیت

صداقت است نه صیغه عقد. صیغه عقد می تواند بستر صداقت و محرمیت

بیشتر شود و یا به عکس.


از کتاب " نامه های عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی ص 54

مکتب اصالت اقتصاد

مکتب اصالت اقتصاد
(آنانکه از سنگ هم پست ترند)

مذھب جھانی بشر مدرن ھمان مذھب اصالت اقتصاد است . بشر مدرن اقتصادی ترین بشر کل تاریخ
است که حتی رستگاری روح خود را ھم درگرو اقتصاد و پول می داند. و این بدان معناست که بشر ھرگز
تا این حد احمق و دیوانه نبوده است. امروزه حتی علمای دینی ھم بر این باورند که بی پول نمیتوان به
خدا رسید و لذا اصل اول دین آنھا اینست : آنرا که معاش نیست معاد نیست !؟ در واقع امروزه ھمه
مارکسیست و ماتریالیست شده اند که کرسی خدا و اساس عرش او را ھم علم اقتصاد می دانند.
و براستی که چه نیکو گفت امام خمینی که « اقتصاد مال خر است »ھر چند که این سخن ایشان ھرگز
پخش و تکرار نشد. واقعیت اینست که حتی خر و گاو ھم براساس اقتصاد زندگی نمی کنند و اینست که
ھیچ گاو و خری از گرسنگی نمی میرد و دچار سوء تغذیه و زخم معده نمی شود مگر آنھائی که در اسارت
بشرند که بیچاره ھا از جنون بشری دچار جنون گاوی و خری شده اند که در حقیقت جنون بشری است
که به آنان سرایت کرده است . اقتصاد مذھب خر ھم نیست مذھب شیطان است که فقط به بشر تعلیم
داده شده است . بشر اقتصاد پرست مصداق این کلام خداست که : از حیوانات ھم پست ترند. و بلکه از
نباتات و حتی جمادات: آنانکه قلوبشان از سنگ ھم سخت تر است – قرآن- یعنی از جنس فولاد و بتون
است.

از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد پنجم ص 14

شیطان و احساس بدبختی

شیطان و احساس بدبختی:

اگر احساس بدبختی و بن بست ابدی، احساس واحدی در همه

نفوس بشر در این دوران است که همچون طلسمی همه ارواح

بشری را مسخ نموده است این درد بی درمان و طلسم جان و

مسخ روح انسان علاجی جز شیطان شناسی ندارد. " ای فرزندان

آدم، مبادا شیطان شما را بفریبد همانطور که پدر و مادر شما را

فریب داد و از بهشت بیرون کرد. او و لشکریانش شما را میبینند

و شما آنها را نمی بینید. ما شیاطین را اولیای کسانی قرار داده ایم

که ایمان نمی آورند" اعراف 27-


از کتاب " شیطان شناسی " استاد علی اکبر خانجانی ص 5

12
3
45678910
last